بی اشتها بی میل، کم خوراکمتضاد: اشتهادار، پراشتها ادامه... بی میل، کم خوراکمتضاد: اشتهادار، پراشتها فرهنگ واژه مترادف متضاد
بی اشتهابی اِشتِها فقدان الشّهيّة ادامه... فُقْدَانَ الشَّهِيَّةِ تصویر بی اشتها دیکشنری فارسی به عربی
بی اشتهابی اِشتِها iştah açıcı olmayan ادامه... iştah açıcı olmayan تصویر بی اشتها دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
بی اشتهابی اِشتِها wenig appetitlich ادامه... wenig appetitlich تصویر بی اشتها دیکشنری فارسی به آلمانی
بی اشتهابی اِشتِها poco appetitoso ادامه... poco appetitoso تصویر بی اشتها دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بی اشتهابی اِشتِها ไม่มีความอยากอาหาร ادامه... ไม่มีความอยากอาหาร تصویر بی اشتها دیکشنری فارسی به تایلندی
بی اشتهابی اِشتِها tidak menggugah selera ادامه... tidak menggugah selera تصویر بی اشتها دیکشنری فارسی به اندونزیایی